عشق . سر خط مژگان

چشم جان گر به رخت دوخته دارم چه عجب که به مژگان تو چشم از دو جهان دوخته ام

عشق . سر خط مژگان

چشم جان گر به رخت دوخته دارم چه عجب که به مژگان تو چشم از دو جهان دوخته ام

یادگاری

چندتا عکس یادگاری

با یه بغضو چندتا نامه
چندتا آهنگ قدیمی
که همه دلخوشیامه
آینه ای که رو به رومه
خسته است از سایه و تصویر
بارونای پشت شیشه
یاد تو ، یه لحظه مکثو
نفرت از نحسی تقدیر
دست من نیست نفسم
از عطر تو کلافه می شه
لحظه ای که حسی از تو
به دلم اضافه می شه
باورم نمی شه اما
این تویی که داره می ره
خیره می مونم به چشمام
حتی گریه ام نمی گیره
چشمای مونده به راهو
شب تنهایی و ماهو
هق هق بی تکیه گاهو
یه دل بی سرپناهو
من خونه
ثانیه مرگ و عذابو
ساعت های غرق خوابو
جاده های در سرابو
این منه بی تو خرابو
یادت هرگز نمی مونه
یادت هرگز نمی مونه
دست من نیست
دلم از رفتن تو خون عزیزم
وقتی نیستی حتی از خاطرهاتم نمی گریزم
نمی دونم از کدوم آینه چشماتو پس بگیرم
با کدوم بهانه از ترانه هام نفس بگیرم

بیقرار

تو رفتی و به راه تو هنوز چشم انتظارم

نمیخوام تا بدونی تو هنوزم بیقرارم
بهار من تو یار من تو تنها یادگار من
منی که بی تو می مردم چرا بردی قرار من
برای من تو ما بودی کجا از من جدا بودی
به هر جا من گذر کردم تو با من پا به پا بودی


تو شور و شوق آوازم تو بودی بال پروازم
رسیدم من به پایانم تو بودی تو سر آغازم
اگر از عاشقی گفتم همیشه از تو می گفتم